تعریف اثر میکلانژ و کوچینگ
- آرتین هوسپیان
- 4 ساعت پیش
- مقالههای کوچها
- 6

مقدمه
من آرتین هوسپیان بیزینس کوچ هستم همیشه عاشق الهام گرفتن از موضوعات تاریخی و فلسفی و اساطیری هستم مثل سال های اولیه فعالیت ، دوره سمفونی بیزینس رو راه اندازی کرده بودم که معتقد بودم کسب و کار یک سمفونی و باید تمام نوت ها به درستی نواخته بشه تا صدای دلچسب موزیک به گوش شنونده برسه ، یا مثل در دوران کرونا یک دوره برند سازی شخصی طراحی کردم به اسم رونسانس چون معتقد بودم که تحولی صورت خواهد گرفت بعد از دید این دوره مثل رونسانسی که اروپا رو متحول کرد رونسانسی که از کلمه نوزایش میاد و میتونه واقعا اتفاق بیفته بعد از دیدن این دوره پس (So) با این مطلب هم ارتباط عمیقی گرفتم از جنس تفکری منه بریم سر اصل مطلب .
تعریف اثر میکلانژ
در روانشناسی رابطه و کوچینگ، اثر میکلانژ به فرایندی اشاره دارد که در آن یک فرد (کوچ، شریک یا همراه) با حمایت، بازخورد و انگیزهدادن به دیگری کمک میکند تا “خودِ ایدهآل” خودش را آشکار کند. یعنی کوچ همانند یک مجسمهساز عمل میکند و به فرد کمک میکند لایههای موانع، باورهای محدودکننده یا عادات ناکارآمد را کنار بزند تا به بهترین نسخه از خودش برسد.
اثر میکلانژ و کوچینگ: تراشیدن بهترین خود از دل سنگ وجود
وقتی میکلانژ، هنرمند بزرگ رنسانس، مجسمه داوود را خلق کرد، جملهای معروف بر زبان آورد:
«مجسمه از قبل در دل سنگ وجود داشت، من فقط بخشهای اضافی را برداشتم.»
این نگاه فلسفی بعدها به یک نظریه در روانشناسی اجتماعی و کوچینگ تبدیل شد؛ چیزی که ما امروز آن را اثر میکلانژ (Michelangelo Effect) مینامیم.
در تحقیقات روانشناسی (Drigotas, Rusbult, 1999)، اثر میکلانژ به پدیدهای اشاره دارد که طی آن یک فرد با حمایت، بازخورد و انگیزهای که از دیگران دریافت میکند، به سمت تحقق «خود ایدهآل» حرکت میکند.
به بیان دیگر، زمانی که یک کوچ یا همراه واقعی در کنار ما قرار میگیرد، او میتواند با دیدن بهترین نسخه ما، کمک کند موانع ذهنی، عادتهای ناکارآمد یا باورهای محدودکننده کنار بروند و شخصیت حقیقی ما آشکار شود.
کاربرد در کوچینگ
تقویت خودآگاهی (Self-Awareness): کوچ به مراجع کمک میکند نقاط قوت و پتانسیلهای نهفتهاش را بشناسد.
حذف موانع ذهنی: همانطور که میکلانژ سنگ اضافی را میتراشید، کوچ هم باورهای محدودکننده یا الگوهای رفتاری ناکارآمد را شناسایی و کمک میکند کنار زده شوند.
ایجاد همراستایی با “خود ایدهآل”: فرد تصویر واضحتری از “آنچه میخواهد بشود” پیدا میکند و مسیر رشدش مشخصتر میشود.
افزایش انگیزه و اعتمادبهنفس: وقتی فرد میبیند کوچ او را بر اساس بهترین خودش میبیند، انگیزهاش برای تغییر پایدارتر میشود.
توسعه رهبری و سازمانی: در سطح بیزینس کوچینگ، اثر میکلانژ کمک میکند رهبران تیمها استعدادها و توانمندیهای افرادشان را پرورش دهند و “نسخه ایدهآل تیم” را بسازند.
تجربه من از یک جلسه بیزینس کوچینگ
در یکی از جلسات کوچینگ با مدیر یک استارتاپ غذایی، او احساس میکرد توانایی رهبری کافی برای هدایت تیم سهنفرهاش را ندارد. در نگاه اول، خودش را «سنگی خام» میدید که هنوز باید از صفر ساخته شود.
اما با استفاده از رویکرد اثر میکلانژ، من او را دعوت کردم به جای تمرکز بر ضعفها، به سراغ تصویر خود ایدهآل برود: یک رهبر الهامبخش که تیمش به او اعتماد دارد. سپس با پرسشگری و تمرین، لایههای اضافی مثل ترس از قضاوت، مقایسه با رقبا و باور «من کافی نیستم» کنار رفت.
نتیجه؟ طی سه ماه، او نهتنها جلسات تیمی موثرتری برگزار کرد، بلکه اعتمادبهنفسش در تصمیمگیریها به شکل محسوسی بالا رفت. او بعدها گفت: «حس میکنم رهبر واقعی از دل من بیرون آمده، مثل مجسمهای که همیشه آنجا بود.»
نقش اثر میکلانژ در کوچینگ سازمانی
در سطح سازمانی، رهبران میتوانند نقشِ میکلانژ را در پرورش استعدادها بازی کنند. این رویکرد به جای «ساختن» کارکنان جدید، بر «آشکارسازی» استعدادهای موجود تمرکز دارد.
مزایا برای سازمانها:
ارتقای انگیزش و حفظ نیروهای کلیدی.
بهبود هماهنگیِ تیمی و فرهنگ بازخورد سازنده.
افزایش نوآوری از طریق شکوفایی توانمندیهای پنهان.
سازوکار پیادهسازی:
آموزش رهبران برای دیدنِ قابلیتها و ارائه بازخوردِ تقویتی.
طراحی برنامههای توسعه شغلی مبتنی بر تصویرسازی خود ایدهآل.
سیستمهای ارزیابی که رشد بالقوه را ثبت و پاداش میدهند.
نتیجه گیری نهایی
اثر میکلانژ در کوچینگ یادآور این حقیقت است که کوچ قرار نیست فرد را از نو بسازد. او مانند یک مجسمهساز فقط کمک میکند آنچه در درون فرد وجود دارد آشکار شود.
برای رهبران و صاحبان کسبوکار، این اثر به معنای کشف و پرورش «نسخه ایدهآل» خود و تیم است؛ چیزی که میتواند سازمانها را از سطح عملکردی معمولی، به سطحی الهامبخش و تحولآفرین برساند.
چقدر خوب میشه که این نگاه کوچینگی در همه سازمان ها اجرایی بشه صد البته که تیم هم نقش خودشو داره و باید کوچ ایبل یا پذیرایی کوچینگ باشه و محل کار تبدیل به یک سکوی پرتاب برای یک جمع میشه و لذت از کار و زندگی جامعه ایرانی مارو تبدیل به گستان می کنه این یک ویژن و تجسم از اینده است که امیدوارم محقق بشه