چگونه یک کوچ کاریزماتیک باشیم؟

همه افراد در هر جایگاه و سمتی که هستند از ارتباط با افراد کاریزماتیک لذت می‌برند و جذب آن‌ها می‌شوند.
کسانی که ویژگی کاریزماتیک بودن را دارند، در ارتباط با دیگران چه در تعاملهای عادی روزمره و چه به‌عنوان یک الگو و فرد الهامبخش، در لایههای عمیق احساسی  بر روی دیگران تأثیر میگذارند.

آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که یک شخص کاریزماتیک چه ویژگی‌هایی دارد؟
یا اصلاً به چه شخصی کاریزماتیک می‌گویند؟
آیا این مهارت اکتسابی است و اینکه چرا باید یک ارتباط کاریزماتیک برقرار کنیم؟
فرمول ایجاد یک رابطه کاریزماتیک چیست؟

راهکارهایی برای ایجاد یک ارتباط کاریزماتیک را در این مقاله یاد می‌گیرید
کاریزما نوعی ویژگی و خصوصیتی هست که در همه افراد یکسان نیست. هر شخص می‌تواند تعریف متفاوتی از کاریزماتیک داشته باشد.
ازجمله ویژگیهایی است که شاید با شنیدن واژهٔ کاریزما یا افراد کاریزماتیک در ذهن شما و بسیاری از انسانها، تداعی شود. آن‌ها ازنظر دیگران جذاب هستند، نظر و حضورشان در جمع یا گروهی از افراد تأثیرگذار هست، آن‌ها در همه شرایط کنترل بیشتری بر روی خودشان دارند و همه افراد مشتاق ارتباط و همکاری با آن‌ها هستند و به‌راحتی در دل و ذهن افراد نفوذ می‌کنند و به‌یادماندنی می‌شوند.
ارتباط کاریزماتیک مانند سایر مهارت‌ها یک مهارت اکتسابی هست و به‌راحتی با تمرین می‌توان آن را آموخت.
برای یادگیری این مهارت و اینکه بتوانیم یک کوچ کاریزماتیک باشیم نیاز هست به بررسی دو شاخه اصلی در کاریزماتیک و راهکارهای آن بپردازیم.
اولین مورد دلپذیری هست به این معنی که چقدر وقتی شما به‌عنوان کوچ حضور پیدا می‌کنید مخاطب از شما حس دوستانه می‌گیرد، و دومین مورد شایستگی هست یعنی اینکه چقدر متخصص و توانمند به نظر می‌رسید.
برای اینکه یک کوچ کاریزماتیک باشیم، باید دلپذیری و شایستگی را با هم داشته باشیم و بین این دو ویژگی تعادل برقرار کنیم. گاهی نیاز است دلپذیری‌مان را نشان دهیم و گاهی شایستگی‌مان را نشان دهیم.

راهکارهایی که بتوانیم دلپذیر به نظر بیاییم عبارت‌اند از:

1. برداشت اولیه:
 اینکه شما در نگاه اول چطور به نظر می‌رسید، خیلی مهم است. نگاه، پوشش، زبان بدن، بوی بدن و غیره همه این‌ها چیزهایی هستند که در نگاه اول ما چطور به دید مخاطب می‌آییم و قضاوت می‌شویم.

۲. زبان بدن و حالات چهره
 اگر میخواهید موقع صحبت کردن ذهن آدمها را درگیر خودتان بکنید، بد نیست از حرکات و حالات بدن و چهره خود آگاه باشید.
زبان بدن مثل زیرنویسی برای حرفهای شما عمل میکنند.
اگر این زیرنویس با صحبتهایتان هماهنگ باشد، شنونده مجذوب صحبت کردن شما خواهد شد و حرفهایتان راحتتر متقاعدش می‌کند.
یکی از علائم زبان بدن مثبت، نشستن درست و مستقیم است.
این حالت، بیان‌کنندهٔ اعتمادبه‌نفس شما خواهد بود. این حالت به دیگران این حس را منتقل میکند که فرد دارای اعتمادبه‌نفس و آمادهٔ اقدام است.
افراط کردن در شکل نشستن مستقیم میتواند نشانهٔ بیاحترامی نیز تلقی شود و در انجام آن نباید زیادهروی کنید.
برای اینکه بهطور صحیح، راست بنشینید؛ شانههایتان را به حد معمولی باز کرده و عرض پاهایتان را کمی کمتر از شانههایتان بر روی زمین قرار دهید.
شما در رابطه با انسانهایی که خواهان ارتباط برقرار کردن با آن‌ها هستید؛ در عین داشتن تیپ کاریزماتیک باید طوری رفتار کنید که آن‌ها حس همدلیِ شما را درک کنند و از این بابت احساس آسودگی به آن‌ها دست دهد.
در ضمن، میتوانید با حرکت سر، حرف فرد مقابل را تأیید و با لبخند زدن، ستایش خود نسبت به او را بیان کنید.
یادتان باشد به شوخیهای فرد، با خندهتان عکسالعمل نشان دهید.

تماس چشمیِ مناسب برقرار کنید.
از زمان قدیم گفتهاند که «چشم آیینهٔ روح است.»
اگر بخواهیم فقط در یک جمله به سؤال چهره کاریزماتیک چیست جواب بدهیم؛ بهتر است از بین همهٔ تکنیکهای مفید، این دو کلمه را برگزینیم، تماس چشمی. 

باید بین ۶۰ تا ۷۰ درصد از زمانی که با فرد مقابل به صحبت مشغول هستید را صرف برقرار کردن تماس چشمی با او کنید.
همچنین لازم است از این نکته آگاه شوید که میزان ظرفیت زمانیِ هر تماس چشمیِ انسان با دیگری، بین هفت تا ۱۰ ثانیه است.
دقت کنید که اگر مدت زمانِ تماس چشمیِ شما بیش‌ازحد باشد؛ فردِ مقابل، شما را آدمی جسور یا مهاجم تلقی خواهد کرد.
نگاه کردنِ زیاد به پایین میتواند در نظر مخاطبتان علامت مخفیکاری و پنهان کردن چیزی تلقی شود؛ لذا در مواقعی که تماس چشمی را قطع میکنید؛ به کنارهها بنگرید و نه به پایین.
همیشه همسطح قرار دادن نگاهتان با نگاه مخاطبتان بیانگر اعتمادبهنفس شما خواهد بود.
محققان متوجه شدهاند که تقلید از رفتار بدنِ فرد مقابل، به تفاهم بیشتر او در جریان ارتباط منجر میشود.
باید حرکت صورت و بدن شخص مقابل را تقلید کنید اما نه آنطور که او متوجه شود. همچنین تقلید از حرکت طرف مقابل باید راحت و بسیار عادی انجام شود.

۳. فن بیان
افراد کاریزماتیک محکم و قوی و با شور و هیجان صحبت می‌کنند و آن‌ها در صحبت‌هایشان دنبال نقاط قوت شخص هستند و آن‌ها همهٔ انسان‌ها را به یک چشم می‌بینند و نهایت احترام را برای همه می‌گذارند و آن‌ها در صحبت‌هایشان به‌جای واژه من بیشتر از واژه ما استفاده می‌کنند.

۴. استراتژی
 افراد کاریزماتیک در مورد نحوه برخورد و بیانشان با افراد دیگر هدف دارند آن‌ها از کلی‌گویی پرهیز می‌کنند و حرف‌هایشان را دقیق و واضح بیان می‌کنند آن‌ها برای هر کاری زمان و اقدام را شفاف می‌کنند و تأیید نهایی را از مخاطب می‌گیرند.

۵. بازنگری
افراد کاریزماتیک در صحبتهایشان بازنگری دارند و آن‌ها در صحبتشان تعصبی ندارند و نظرشان را با دانشی که الان دارند می‌دهند وقتی اشتباه می‌کنند بااقتدار عذرخواهی می‌کنند.

۶. قاطعیت
آن‌ها در همه مسائل زندگی برای خودشان مرزهای مشخص و واضح ای دارند و به‌خوبی می‌توانند نه بگویند آن‌ها جرئت این را دارند بدون قضاوت و آسیب رساندن به دیگران هرگونه که می‌خواهند زندگی کنند و آدم‌های قاطع در بلندمدت بسیار دوست‌داشتنی هستند.

۷. قابل پیش‌بینی بودن
آن‌ها برای رفتارهایشان یک استاندارد یا به‌اصطلاح خط کش رفتاری دارند.

شاخص دوم: کاریزماتیک شایستگی

۱. هدفمندی
آن‌ها به‌طور واضح و دقیق میدانند که چه می‌خواهند. و در زندگی‌شان برنامه‌ریزی دارند.

۲. یکپارچگی
افراد کاریزماتیک بیان و رفتار آن‌ها یکپارچه است آن‌ها حرف و عملشان یکی است و ادعای بزرگی ندارند وقتی قول می‌دهند به قولشان عمل می‌کنند در هر کاری که هستند.

3- تخصص
آن‌ها در هر کاری که هستند متخصص‌اند سعی می‌کنند هر هفته چیز جدیدی یاد بگیرند ماهی یک کتاب جدید بخوانند رویدادهای تخصصی را پیگیری می‌کنند و الگو یا مربی مخصوص خودشان را دارند.

4. پرسشگری
ما وقتی به پزشک مراجعه می‌کنیم ابتدا سؤال می‌پرسد و بعد نسخه رو می‌پیچد. ولی ما انسان‌ها گاهی برعکس عمل می‌کنیم اول تجویز می‌کنیم بعد کوش می‌دهیم
یک کوچ شایسته باید بتواند سؤال‌های قدرتمند بپرسد.
برای جلوگیری از زیاده‌گویی بهتر است قانون یک سؤال را تمرین می‌کنیم. مثلاً اگر جایی صحبتی شد اول یک سؤال بپرسم تا واضح و شفاف شود و بعد پاسخ دهیم.
یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات آدمها در حین صحبت کردن این است که بهجای خوب گوش کردن به حرف طرف مقابل، حواسشان به این است که هنوز جملهٔ طرف مقابل به انتها نرسیده، عین اژدر زیردریایی حرف خودشان را وِل بدهند.
گوششان هیچ ایرادی ندارد؛ درواقع تکتک کلمات را خیلی خوب میشنوند، اما صبر نمیکنند تا معنی آن‌ها را هم آنالیز کنند.

راه آسانی که برای مهار اژدر وجود دارد این است که میان حرفهای طرف، راجع به چیزهایی که میگوید از او سؤال بپرسیم.

آدمها ناراحت میشوند که بفهمند به حرفهایشان گوش نمی‌دهیم.

این سؤال پرسیدن ما فایده‌اش این است که طرف مقابل نه‌تنها متوجه می‌شود که گل لگد نمی‌کند، بلکه ما آنقدر پیگیر هستیم که اگر جایی رد حرفهایش را گم کردیم، سعی می‌کنیم با سؤال کردن دوباره خودمان را به او برسانیم.

باورتان نمی‌شود که طرف مقابل چه احساس خوبی از حرف زدن خود به دست می‌آورد و این را مرهون شماست. او قطعاً دفعهٔ بعد هم برای صحبت کردن دنبال شما خواهد گشت.

۵. بروز توانمندی
مهم نیست که چقدر تخصص داریم، مهم این است که ببینیم چقدر می‌توانیم تخصصمان را نشان دهیم.

۶. مهارت‌های جنبی
افراد کاریزماتیک علاوه بر مهارت اصلی یک مهارت جانبی دیگر هم دارند. دنیای کاریزماتیک دنیای آدم‌های بین‌رشته‌ای هست که چند تا کار را با هم بلد هستند.

نویسنده: سرکار خانم سودابه باباجانیان از دانش پذیران دوره چهارم تربیت کوچ حرفه‌ای کسب و کار ویدان