بهترین کوچهای دنیا: آنتونی رابینز
- 2 سال پیش
- کوچینگ حرفه ای
- 8 دیدگاه
- 1555
تونی رابینز (آنتونی رابینز) نویسنده، نیکوکار، مربی زندگی و کارآفرین نمونه آمریکایی است.
بیوگرافی
او در سال 1960 در کالیفرنیا متولد شد و در فلوریدا زندگی میکند. آنتونی رابینز در فقر بزرگ شد و در خانوادهای ناپایدار زندگی کرد.
او به دبیرستان گلندورا رفت و در سال آخر به عنوان دانش آموز نمونه انتخاب شد. آنتونی رابینز در طول تحصیلات خود به عنوان یک پیش خدمت کار میکرد تا زندگی خود را تأمین کند.
او کار خود را با ترویج سمینارهایی برای سخنران انگیزشی جیم ران آغاز کرد. جیم ران پس از همکاری با او، مربی رابین شد.
جیم ران به او توضیح داد که شادی و موفقیت بستگی به این دارد که فرد با منابع موجود در زندگی خود چه میکند. رابینز از جیم الهام گرفت و کوچینگ زندگی را شروع کرد.
او در نهایت به یک سخنران تبدیل شد، اما در یافتن رویکرد خود نسبت به مخاطب با مشکل مواجه شد. در آن زمان، آنتونی رابینز ساعتهای طولانی کار میکرد و احساس میکرد که حرفهاش به جایی نمیرسد.
او معتقد بود که مانند والدینش در فقر زندگی خواهد کرد. پس از مشاوره جیم ران، رابینز بر روی جستجوی رویکردهای جدیدی متمرکز شد تا مخاطبانش را جذب کند.
شروع فعالیت حرفهای
در دهه 1980، آنتونی رابینز برنامه نویسی عصبی زبانی (NLP) را به عنوان رویکردی به ارتباطات و توسعه شخصی آموزش میداد.
او هیپنوتیزم اریکسونی را نیز تدریس میکرد. رابینز همچنین فایرواک (پیاده روی روی آتش) را یاد گرفت و به سمینارهای خود اضافه کرد.
پیادهروی روی آتش
پیاده روی آتش، مراسم مذهبی است که در بسیاری از نقاط جهان از جمله شبه قاره هند، مالایا، ژاپن، چین، جزایر فیجی، تاهیتی، جزایر سوسایتی، نیوزلند، موریس، بلغارستان و اسپانیا انجام میشود.
همچنین در یونان قدیم و در هند و چین باستان این مراسم انجام میشده است.
راه رفتن روی آتش چندین شکل دارد که رایجترین آنها، راه رفتن سریع بر روی لایهای از اخگر است که به صورت نازک در امتداد یک سنگر کم عمق پخش شده است. گاهی اوقات فداییان یا کشیشان یا پیشوایان باید از میان آتش سوزان الوار عبور کنند.
به جای اخگرهای آتش هیزم، ممکن است سنگهای داغ (فیجی و موریس) وجود داشته باشد، یا ممکن است در «حمام آتش»، اخگر روی سر فداکار ریخته شود، یا عابد ممکن است با یک مشعل شعلهور به خود ضربه بزند.
راهپیمایان آتش بر این باورند که فقط کسانی که ایمان ندارند از آسیب آتش سوزی رنج میبرند، در حالی که مومنان در امان هستند. فدائیان نیز در وفای به عهد راه رفتن آتش را بر عهده میگیرند.
صدمات ناشی از سوختگی اتفاق می افتد، اما به نظر میرسد که در مجموع این صدمات بسیار کمتر از حد انتظار است.
در سال 1988، او اولین تبلیغ تجاری خود را با عنوان «قدرت شخصی» منتشر کرد و مخاطبان قابل توجهی را جذب کرد. تا سال 1991، حدود 100 میلیون آمریکایی تبلیغات او را دیده بودند.
در سال 1997، آنتونی رابینز آکادمی رهبری را تأسیس کرد. آکادمی رهبری یک برنامه آموزشی چهار روزه رهبری است که مهارتهای برنامه نویسی زبانی عصبی، متقاعدسازی، ارتباطات غیرکلامی و مربیگری را برای خلق یک رهبر عالی آموزش میدهد.
از سال 2002، تونی رابینز با کلو مادانس همکاری کرد تا مرکز مداخله استراتژیک رابینز-مادانز را تأسیس کند.
در این مرکز یک برنامه آموزشی مربیگری برای بهبود توانایی دانش آموزان در جهت تأثیرگذاری، رهبری و ایجاد تغییرات مثبت در اطرافیان اختصاص دارد.
در سال 2009، رابینز "برنامه تسلط بر کسب و کار" را به وجود آورد که بر ارائه تکنیکهایی به رهبران کسب و کار برای مدیریت و رشد کسب و کارشان تمرکز دارد.
این سمینار به صورت زنده توسط رابینز برگزار شد و سخنرانان مهمان مانند استیو وین، پیتر گوبر و غیره در آن حضور داشتند.
همکاریها
آنتونی رابینز مربی بسیاری از افراد مشهور مانند پرنسس دایانا، بیل کلینتون، جورج بوش، دونالد ترامپ، جاستین تاک، سرنا ویلیامز و پیتبول بود. او همچنین مشاور پیتر گوبر، استیو وین و مارک بنیوف بوداست.
رابینز یک برنامه توسعه شخصی و حرفهای تولید کرد که تا کنون بیش از 4 میلیون نفر در سمینارهای زنده او شرکت کردهاند.
او از طریق کتابها، برنامههای صوتی، رویدادهای زنده و مربیگری شخصی به بیش از 50 میلیون نفر در بیش از 100 کشور کمک کرده است.
آنتونی رابینز مشتاق کمک به افراد نیازمند است و معتقد است که اگر فردی فرصتهای اقتصادی داشته باشد، موضوعی برای ارائه خواهد داشت.
دستاوردها
رابینز به عنوان نایب رئیس بهداشت، آموزش و علم مرکز تحقیقات سازمان ملل متحد برای شورای بین المللی جوامع مراقب (ICCC) انتخاب شده است.
او با همکاری سازمان کشورهای آمریکایی، مرکز کارتر و آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده (USAID)، به مذاکره برای یافتن راه حلی برای صلح در ونزوئلا و سایر کشورها کمک کرد.
تونی مؤسس و شریک چندین شرکت در صنایع مختلف شامل فناوری، ورزش و مهمان نوازی است. این شرکتها گردش مالی انباشته سالانه 5 میلیارد دلاری دارند. برخی از برندهای او مانند Namale Resort & Spa در جزایر فیجی به رهبران بازار در صنعت تبدیل شدهاند.
او به عنوان یک نوع دوست، با Feeding American، سازمانی که از طریق شبکهای متشکل از 200 بانک مواد غذایی که افراد نیازمند را تغدیه میکند، شریک شد.
آنتونی رابینز میلیونها وعده غذایی تهیه کرده است و از دیگران دعوت میکند تا برای کمک به افراد نیازمند به این سازمان بپیوندند.
او همچنین بنیانگذار سازمان بین المللی سبد (بخشی از بنیاد آنتونی رابینز) میباشد. این سازمان سبدهای غذا و اقلام مصرفی خانگی را برای تقریباً دو میلیون نفر در کشورهای سراسر جهان فراهم میکند.
در سال 2006، آننتونی رابینز یک سخنران برجسته در یکی از کنفرانسهای رسمی TED بود و در مورد "نیروی نامرئی" که انگیزه کار همه انسانها است، بحث کرد.
سخنرانی او ششمین سخنرانی پرطرفدار در TED تا سال 2012 بود. همچنین او یکی از سخنرانان Learning Annex است.
Learning Annex یک پلتفرم آنلاین برای سمینارها، سخنرانیها، کلاسها و کارگاههایی است که ابزارهایی برای تغییر شغل، افزایش درآمد، بهبود روابط و توانمندسازی زندگی فرد ارائه میدهد.
در سال 2014، آنتونی رابینز با گروهی از سرمایه گذاران همکاری و باشگاه فوتبال لس آنجلس را تأسیس کرد.
آنتونی رابینز توسط Accenture به عنوان یکی از 50 روشنفکر برتر تجاری معرفی شده است. او همچنین از طریق مطبوعات تجاری هاروارد به عنوان یکی از 200 مربی برتر تجارت مورد تقدیر قرار گرفته است.
امریکن اکسپرس او را یکی از «شش رهبر برتر کسب و کار در جهان» و مجله فورچون او را به عنوان مدیر عامل شرکت Whisperer معرفی کرد. فوربس او را یکی از 100 سلبریتی برتر نامید و اتاق بازرگانی بین المللی او را به عنوان یکی از 10 فرد برتر جهان معرفی کرده است.
در حال حاضر، آنتونی رابینز سخنگوی ملی جامعه سلامت است. جامعه سلامت یک سازمان غیرانتفاعی است که از طریق آموزش مهرت های زندگی به بیماران سرطانی از آنها حمایت میکند.
او یک کارآفرین است و به عنوان رئیس پنج شرکت خصوصی فعالیت میکند. رابینز به عنوان یک مربی زندگی، بشردوست، نویسنده و استراتژیست تجاری هنوز فعالیت دارد.
کتابها
معروفترین آثار آنتونی رابینز کتابهای «قدرت نامحدود» و «غول درون را بیدار کن» هستند. او همچنین بهخاطر سمینارهای خلاقانه «رها کردن قدرت درون» و «دانشگاه استادی» شهرت دارد.
محبوبیت رابینز زمانی افزایش یافت که او شروع به فروش برنامههای خود در قالب کتاب و تبلیغات تلویزیونی کرد.
او به عنوان "مربی عملکرد حداکثری" شناخته شد و شهرت زیادی به دست آورد. اولین کتاب مهم او "قدرت نامحدود" در سال 1987 منتشر شد. این کتاب به موضوعاتی مانند سلامت و انرژی، غلبه بر ترسها، ارتباطات متقاعد کننده و تقویت روابط شخصی میپردازد.
اگرچه این کتاب در آمریکا پرفروش بود، اما اصالت آن مورد مناقشه قرار گرفت. کتاب بزرگ بعدی رابینز به نام «غول را در درون بیدار کن» در سال 1991 منتشر شد.
او از تکنیک خود، «تنظیم عصبی انجمنی» استفاده کرد و سعی داشت تکنیکهای رشد شخصی را در اختیار خوانندگانش قرار دهد. پس از این کتاب «گامهای غولپیکر» (1994) و «یادداشتهایی از یک دوست» (1995) منتشر شد.
در سال 1991، «بنیاد آنتونی رابینز» برای توانمندسازی دانشآموزان و زندانیان از طریق برنامههای غذایی و برنامههای یادگیری بر اساس آموزههای رابینز راهاندازی شد.
فیلمها و برنامههای تلویزیونی
رابینز در سال 2010 در «تفرد نزدیک است: داستانی واقعی درباره آینده» بازی کرد. پیش از آن، او در فیلمهایی مانند «هال کم عمق»، «نیشهای واقعیت»، «مردان سیاه پوش» و غیره ظاهر شده بود. همچنین در سریالهای مختلف تلویزیونی حضور داشت.
در سال 2010، «پیشرفت با آنتونی رابینز»، یک نمایش واقعیت که رابینز جادوی خود را بر روی شرکت کنندگان در برنامه به نمایش میگذارد، توسط NBC راه اندازی شد. اما مدت کوتاهی بعد به دلیل تماشای کم لغو شد. این برنامه سپس توسط شبکه OWN پخش شد.
رابینز با پیتر گوبر و تد لئونسیس شریک شد و در سال 2016 "Team Liquid" یک سازمان بازی حرفهای ورزشهای الکترونیکی را خریداری کرد. سال بعد، "Team Liquid" برنده یک تورنمنت به ارزش 24 میلیون دلار شد.
در سال 2014، او «پول: استاد بازی» را منتشر کرد که در ماه دسامبر در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز به رتبه اول رسید.
سمینار چهار روزه رابینز "Unleash the Power Within" برجستهترین کار او محسوب میشود. این سمینار بر اساس این مفهوم است که چگونه افراد موفق بر ترسهای خود غلبه میکنند. «دانشگاه استادی» نیز از موفقترین آثار اوست.
زندگی شخصی و میراث
آنتونی رابینز در سال 1982 با بکی جنکینز ازدواج کرد. بکی از ازدواجهای قبلی خود سه فرزند دارشت که رابینز آنها را پذیرفت. رابینز و بکی پس از 9 سال زندگی مشترک از هم جدا شدند. در سال 2001، رابینز با سیج همفری ازدواج کرد.
آنتونی رابینز در سال 1994 به تومور مغزی مبتلا شد اما بلافاصله بعد از آن طی یک عمل تومور برداشته شد. او از دوست دختر سابقش لیز آکوستا یک پسر به نام جایرک رابینز دارد.
تونی رابینز مردی الهام بخش با دوران کودکی وحشتناکی است که احتمالاً همین دوران کودکی او را به شکل امروزی درآورده است.
او به عنوان یکی از الهام بخش ترین افراد جهان شناخته میشود و یکی از بهترین مربیان زندگی است. او برای اولین بار در سال 1986 زمانی که 26 ساله بود شناخته شد و به دلیل سخنرانی قدرتمند و مهارت عالی در تعامل با جمعیت در طول سمینارهایش بسیار مشهور شد.
آنتونی رابینز توسط شخصیتهای بسیار مهم در ایالات متحده آمریکا و جهان به طور کلی مورد مشورت قرار گرفته است و زندگی میلیونها نفر را به طرز خوبی تغییر داده است.
او از طریق چهار کتاب منتشر شده خود، با میلیونها نفر ارتباط برقرار میکند و به آنها بینشی در مورد عملکرد درونی مغزشان و روشی که آنها میتوانند در زندگی خود به بالاترین سطح خوشبختی برسند، ارائه میدهد.
حقایقی جالب درباره آنتونی رابینز
وقتی از تونی رابینز در مصاحبهای پرسیده شد که آرزو دارد چه چیزی را در مورد خودش تغییر دهد، پاسخ او بسیار تکان دهنده بود.
رابینز آرزو کرد که میتوانست کوچکتر باشد تا بتواند در ماشین جا شود. تونی رابینز با قد شگفتانگیز شش فوت که 10 اینچ از آن را فقط در دبیرستان رشد کرده است، جهش رشدی داشته است.
این موضوع در انقباض تومور مغزی (هیپوفیز) نقش دارد. ماریان اشنال که با او مصاحبه کرده بود، حتی با وجود جثهاش، نوشت: «او مانند یک غول مهربان و دوستداشتنی ظاهر میشود و وقتی با شما صحبت میکند، تمام توجه مغناطیسی خود را به شما معطوف میکند.
او به عنوان سخنران بسیار جذاب، الهام بخش، پرانرژی و خوش بیان شناخته میشود و همچنین فردی مهربان، دلسوز، انسان دوست و سخاوتمند است. هیکل درشت او عاملی برای ترسیدن از او نیست.
به نظر میرسد این سخنران ماهر از طرفداران پر و پا قرص اتومبیلهای زیبا باشد. گزارش شده است که او یک رولزرویس و همچنین یک رنج روور دارد. هر دو خودروهای بسیار لوکسی هستند که اتفاقاً به اندازه کافی بزرگ هستند که میتوانند فریم بزرگ او را در خود جای دهند.
اما عشق او به ماشین ختم نمیشود. وقتی در مصاحبهای در سال 2015 از او پرسیدند آخرین چیزی که او خریده چیست، پاسخ او یک جت بود.
آنتونی رابینز یک نویسنده است که در طول زندگی خود سه کتاب پرفروش و الهام بخش نوشته است: قدرت نامحدود، غول درون را بیدار کنید و پول: استاد بازی.
در بررسی کتاب Magill Book Reviews، گفته شد که رابینز چارچوبی سیستماتیک برای هدایت مغز ما ایجاد میکند.
غول درون را بیدار کن دومین رمان اوست که 11 سال پس از اولین رمانش در سال 1991 منتشر شد. نیویورک تایمز موضوعات محوری این کتاب را به "راههایی برای کنترل سرنوشت عاطفی، فیزیکی و مالی" خلاصه میکند.
تنها 3 سال پس از آن، در سال 1994، رابینز سومین کتاب خود با نام Giant Steps را منتشر کرد که اندازه آن جیبی است.
چهارمین کتاب پرفروش او، پول: استاد بازی، در سال 2014 منتشر شد و در دسامبر 2014 به یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز تبدیل شد. یک میلیون نسخه از این کتاب در سال اول انتشار فروخته شد.
تونی رابینز زمانی که نوجوان بود از خانه فرار کرد یا بهتر است بگوییم او را از خانه بیرون کردند. وقتی 17 ساله بود مادرش با چاقو به دنبالش دوید و او از خانه فرار کرد و دیگر برنگشت.
این نویسنده مشهور جهان پس از ترک خانه به عنوان سرایدار کار کرد. تونی رابینز حتی بدون هیچ پیشینه آموزشی در روانشناسی، کار خود را به عنوان یک مربی خودیاری آغاز کرد.
آنتونی رابینز در دعاوی حقوقی مشکلات زیادی داشته است. در ماه مه 1995، شرکت رابینز ریسرچ اینترنشنال به ارائه نادرست درآمدهای بالقوه به سرمایه گذاران برای حق امتیاز توسط کمیسیون تجارت فدرال متهم شد.
وید کوک، کارشناس سمینار مالی، همچنین از تونی رابینز به دلیل نقض حق چاپ و سرقت ادبی شکایت کرد و گفت که رابینز در سمینارهای خود از مطالب کتاب ماشین پول وال استریت کوک استفاده کرده است.
تونی رابینز در سال 1998 مجبور شد 650900 دلار غرامت به کوک بپردازد. رابینز سعی میکند مثبت فکر کند.
وقتی از او پرسیدند که فکر میکند بزرگترین شکست چیست، پاسخ او در بهترین حالت بسیار الهامبخش و حداقل تعجبآور بود. وی در پاسخ به این سؤال که من میلیونها بار نتوانستم به اهدافم برسم، گفت: من به این شکستها مثبت نگاه نمیکنم.
من به همه چیز به عنوان تجربهای نگاه میکنم که باید از آن درس گرفت. من موفقیت را نتیجه قضاوت خوب میبینم و قضاوت خوب در نتیجه تجربه و تجربه اغلب نتیجه قضاوت بد است.
تونی رابینز زیاد اهل خواب نیست. او میگوید که شبی 5 تا 6 ساعت میخوابد. اگرچه به نظر میرسد که او از خوابیدن برای ساعات طولانی لذت نمیبرد، اما بسیار عمیق میخوابد.
او گزارش میدهد که آنطور که شما فکر میکنید چنین شخصیت الهامبخشی از رختخواب بیرون نمیپرد. در عوض، او سعی میکند منتظر آن روز باشد.
انتشارات و کتابهای آنتونی رابینز و همکاران
2014. Money Master the Game: 7 قدم ساده برای آزادی مالی. سیمون و شوستر.
2011. قدمهای غول پیکر: تغییرات کوچک برای ایجاد یک تفاوت بزرگ. سیمون و شوستر.
2010. قدرت نامحدود یک انتخاب سیاه. سیمون و شوستر.
2010. یادداشتهای یک دوست: راهنمای سریع و ساده برای به عهده گرفتن مسئولیت زندگی خود. سیمون و شوستر.
2009. پیشرفت در رابطه: چگونه در هر زمینهای از زندگی خود روابط برجستهای ایجاد کنید. رودال.
2007. غول درون را بیدار کنید: چگونه کنترل فوری ذهنی، عاطفی، فیزیکی و مالی خود را در دست بگیرید. سیمون و شوستر.
2005. قدرت درونی: مهار قدرت شش نیاز اولیه شما. مطبوعات آزاد.
1999. قدرت درون را آزاد کنید. شرکت Nightingale-Conant.
1998. با اشتیاق زندگی کنید!: استراتژیهایی برای ایجاد آیندهای جذاب. بلبل-کنانت.
1998. درسهای تسلط: چگونه از قدرت شخصی خود برای ایجاد یک زندگی فوق العاده استفاده کنید!. Simon & Schuster Audio.
نیویورک تایمز تونی رابینز را "کشیش اعظم پتانسیل انسانی" توصیف میکند.
زیرا او توانسته است توجه افراد زیر را از جمله شخصیتهای بسیار مهم در سراسر جهان مانند نلسون ماندلا، میخائیل گورباچف، مارگارت تاچر، مادر ترزا و سه رئیس جمهور ایالات متحده، و مدیران اجرایی المپیک به دست آورد.
ورزشکاران میلیونها نفر ورزشکار از سراسر جهان به طور مرتب با او مشورت کرده و از او راهنمایی میگیرند.
آنتونی رابینز برای همه فرزندان آینده جهان یک چیز آرزو میکند. وقتی از او پرسیده شد که دعای او برای فرزندان آینده جهان چیست، آنتونی رابینز با بصیرت پاسخ میدهد که دعای او این است که کودکان ارزش واقعی خود را در زندگی داشته باشند، اما بدانند که این ارزش همان بخشش میباشد.
با وجود اینکه آنتونی رابینز در دوران کودکی خود با مشکل مواجه بود، همیشه میگوید که مادر بزرگی داشته است. او با گفتن این جمله ادامه میدهد: "او دیوانه بود و مرا کتک میزد.
کودکی فوق العاده خشونت آمیزی را پشت سر گذاشتم. اما او من را دوست داشت. وقتی چهار ساله بودم، در روز تولدم مادرم چند بادکنک برای من گرفت و پرسید که آیا میخواهم بادکنکها را برای خودم نگه دارم یا میخواهم آنها را به دیگران بدهم تا روزشان را شاداب کنم."
سپسمادر آنتونی رابینز او را به خانه سالمندان برد و بادکنکها را به افراد حاضر در مرکز داد و به گفته او "آنها مانند یک درخت کریسمس روشن میشدند".
او مادری داشت که مطمئن بود قدرت بخشش را میدانست و تا آخر عمر به آن پایبند بود. آنتونی رابینز نحوه عملکردش در زندگی را به این موضوع نسبت میدهد.