بهره‌گیری کوچینگ زندگی در مدارس

  • 1 سال پیش
  • کوچینگ زندگی
  • 4 دیدگاه
  • 1407
بهره‌گیری کوچینگ زندگی در مدارس

 

کوچینگ زندگی در مدارس یکی از انواع مهم کوچینگ زندگی است که نه تنها به دانش آموزان کمک می‌کند تا بر نقاط ضعف و ترس خود غلبه کنند، بلکه آن‌ها را نسبت به زندگی و رویاهای خود مشتاق می‌کند. یک کوچ زندگی به دانش آموزان کمک می‌کند تا اهداف خود را در زندگی دنبال کنند و به آن‌ها دست یابند.

نحوه عملکرد کوچینگ زندگی در مدارس

کوچ‌های زندگی توسط مدارس به عنوان راهنما برای کل اعمال دانش آموز، نه فقط نمرات در نظر گرفته می‌شوند. هدف کمک به دانش‌آموزان در ایجاد پایه‌ای قوی از خودآگاهی، سازماندهی، مسئولیت پذیری و انگیزه درونی برای موفقیت در مدرسه، دانشگاه و فراتر از آن است.

یک کوچ زندگی جنبه‌های مختلف زندگی یک دانش‌آموز و نحوه ارتباط آن‌ها را از طریق جلسات گروهی و انفرادی ویژه طراحی‌شده، مشخص می‌کند. دانش‌آموزان در فعالیت‌های مختلفی برای توسعه سیستم‌های اساسی اما مهم، پرداختن به روابط خانوادگی و دوستان، بررسی انگیزه‌های اصلی و سبک‌های یادگیری، ساختن یک بیانیه مأموریت شخصی و توسعه مهارت‌های رهبری شرکت می‌کنند.

قابلیت‌های کوچ زندگی در مدرسه

با ارزیابی توانایی‌های فردی، نقاط قوت، اعتماد به نفس و اولویت هدف‌های دانش‌آموزان شروع می‌شود.

کوچ زندگی به دانش‌آموزان در مورد چگونگی برداشتن گام‌های پایدار برای رسیدن به اهداف تحصیلی خود آموزش می‌دهد.

• هدف اصلی کوچ ایجاد اعتماد به نفس دانش‌آموزان و افزایش قدرت ارتباطی آنهاست.

کوچ زندگی به دانش آموزان آموزش می‌دهد که چگونه پروژه‌های شخصی را رهبری کنند و یک فرآیند مدیریت زمان مناسب را حفظ کنند. قدرت تصمیم‌گیری آن‌ها را بهبود می‌بخشد و همچنین توانایی تفکر آن‌ها را توسعه می‌دهد.

مزایای کوچینگ زندگی

دانش آموزان حافظه، عادات و رفتار خود را بهبود می‌بخشند. قدرت درونی دانش‌آموزان در یافتن بهترین راه‌ها برای رسیدگی به مسائل تحصیلی و زندگی را افزایش می‌دهد.

آن‌ها یاد می‌گیرند که تعادل مناسب زندگی و استرس در هنگام مشکلات را مدیریت کنند.

دانش‌آموزان در تمام مهارت‌های زندگی موازی با هم که برای رشد فیزیکی، روانی و عاطفی آن‌ها مهم است، آموزش می‌بینند، زیرا جسم و ذهن و روح شاد، انسان را شاد می‌کند.

در ادامه نشانه‌های دانش‌آموزانی که به بهره‌گیری از یک کوچ زندگی نیاز دارند، ذکر شده است:

آنها از شرایط موجود خود ناراضی هستند (احساس گیر افتادن)

آنها در تصمیم گیری مسیر شغلی یا انتخاب رشته مشکل دارند

احساس درماندگی و ناامیدی دارند

آن‌ها هدف دارند، اما در رسیدن به هدفشان ثبات ندارند

در حفظ انگیزه مشکل دارند

تعلل می‌کنند

آنها ممکن است با روابط خاص در زندگی مشکل داشته باشند

یک کوچ زندگی آن‌ها را راهنمایی می‌کند و در سفر خودیابی و یادگیری در کنارشان قدم می‌زند تا بتوانند به حرکت رو به جلو خود ادامه دهند، در مسیر باقی بمانند، یاد بگیرند که چگونه با چالش‌های زندگی کنار بیایند و در مسیر موفقیت و خوشبختی قرار گیرند.

پس از اتمام جلسات کوچینگ، دانش‌آموزان قادر خواهند بود:

اهداف تحصیلی و شغلی بالایی را تعیین می کنند

سطح استرس آن‌ها را کاهش می یابد

بهبود روابط با والدین، همسالان و معلمان

مهارت‌هایی را می آموزند که می‌تواند به آنها کمک کند تا زندگی مؤثرتر و رضایت بخشی داشته باشند

نحوه رسیدن به  اهداف  بلندمدت را می‌آموزند

ارزش‌ها و رفتارهای اصلی‌شان را همسو می‌کنند

نحوه برقراری ارتباط موثر را می‌آموزند

مهارت های رهبری را یاد می‌گیرند

تصور روشنی از آینده و زندگی خود داشته باشند

یک کوچ زندگی دانش‌آموزان را در مسیر یادگیری و کشف خود همراهی می‌کند، بنابراین آن‌ها می‌توانند به حرکت رو به جلو ادامه دهند، در مسیر خود باقی بمانند، یاد بگیرند که چگونه با موانعی که ممکن است در زندگی با آن‌ها روبرو شوند، کنار بیایند و در مسیر موفقیت و خوشبختی قرار گیرند.کوچینگ زندگی برای دانش‌آموزان واقعا می‌تواند یک تغییر روند باشد.

مثالی از نحوه عملکرد کوچینگ با دانش آموزان یا نوجوانان

کوچینگ زندگی در مدارس می‌تواند بینش شگفت‌انگیزی از موقعیت و مسیرشان را به دانش‌آموزان ارائه دهد. خاطره زیر را از یک کوچ و شاگرد شنیدم که کوچ به دانش آموز کمک کرده است که خودش تصمیم درست را بگیرد!

کوچ این گونه تعریف کرد:

یک روز بعدازظهر، در دفترم بودم که دیدم شاگردم گیج و مستاسل درخواست کمک کرد. مشاجره با یکی از همکلاسی‌ها او را آزار داده بود و او به دنبال پاسخ یا شاید آرامش بود، بنابراین تصمیم گرفتم کمی کوچینگ کنم.

من با سوالاتی از این قبیل شروع کردم:

"بیشتر بگو."

دقیقاً بین تو و او چه اتفاقی افتاده است؟ چه چیز دیگری؟ و دیگر چه؟"

"اگر تو به جای او بودی، چگونه رفتار می‌کردی؟"

"دوستی شما قبلاً چطور بود؟"

"دقیقاً چه چیزی می‌تواند دلیل این کار باشد؟"

"اگر او جای تو بود، چه نصیحتی به بهترین دوست خود می‌کرد؟"

پاسخ‌های او به سؤالات بالا تمام ماجرا را نشان می‌داد و جزئیات آن مشخص شد، می‌توانستم چرخ‌های سیستم فکرش را ببینم که می‌چرخند و بازتاب می‌شوند.

بعد از مدتی سکوت، که در طی آن، او در حال پردازش اطلاعاتی بود که مطرح کرده بود، سپس چیزی شبیه به این گفتم: "بسیار خوب، پس مطمئن هستم که تو این مشکل را حل خواهی کرد ... چه خوب که من را در جریان گذاشتی، حالا تو باید تصمیم درست را بگیری ...

نفس عمیقی کشید و جواب داد: خیلی ممنون مامان.

در واقع، او رفت و همه چیز را به خوبی مرتب کرد.

من از این برخورد خیلی چیزها یاد گرفتم. یادگیری مهارت‌ها و ابزارهای مفید می‌تواند دقیقاً همان چیزی باشد که دانش‌آموزان بدون استرس به آن نیاز دارند.

بعد از این اتفاق، وقتی اینگونه مشکلات مشابهی پیش می‌آمد، او سعی می‌کرد تا وضعیت را منظم کند.

این داستان نمونه‌ای از مشکلات در مدرسه است که بسیار اتفاق می‌افتد و برای حل آن فقط باید به همه چی در ذهن دانش‌آموز نظم داد. این روش در همه جا قابل اجرا است.

به ‌عنوان کوچ، می‌توانیم به شاگردان خود کمک کنیم تا هرج و مرج را تحلیل کنند و سپس مسئولیت تصمیم‌گیری را به خودشان بسپاریم: همیشه باید به آن‌ها بگوییم که معتقدیم "به‌طور طبیعی خلاق، مدبر و کامل هستند. "

نظرات کاربران

ارسال نظر
شما هم دیدگاه، تجربه یا سوالتان را بنویسید